یکی از معایب کشور ما این است که مسوولانی داریم که قد در یخچال ساید بای ساید مصاحبه می کنند ، آخرش هم آدم سردر نمی آورد ایشان حرفی زده یا نزده یا داشته می رفته یا در حال برگشتن بوده اما در همین مملکت داریم دلیرمردانی مثل آقای کرباسچی که حرف نمی زنند و نمی زنند و نمی زنند ولی گاهی خداوکیلی حرف حساب میزنند. البته این نظر ماست و فکر میکنم همفکرانشان بیشتر دنبال این هستند که مارادونا را رها کرده و ایشان را مهار کنند!
جدا باید از آقای کرباسچی تشکر کنیم که خوان روزی ما سر سفره ماه مبارک رمضان را با همین سخنرانی سه پاراگرافی خودشان آباد کردند. استاد در سه پاراگراف مصاحبه تنظیم شده ، چنان درافشانی کرده اند که ما طنزنویس ها باید دعا کنیم ایشان رییس جمهوری چیزی شود یا دستکم حضور در کنفرانس ها و سمینارهای بعدی نامبرده را کنترات بگیریم که ببینیم بقیه سخنان استاد که به رسانه ها منتقل نشده چقدر خوب و به دردبخور بوده و می شود از دلش چه سوژه هایی بیرون کشید! به قول خارجی ها معدن طلا هستند!
خلاصه اینکه آش آنقدر شور شده که غلامحسین کرباسچی هم دارد می گوید دولت کم کار می کند و تنبل است! ضمن اینکه جناب آقای کرباسچی فرموده اند که دولت ترسو هم هست.ایشان اعتقاد دارد دولت آقای روحانی در زمینه انتخاب مدیران شایسته هم به درستی عمل نکرده و مدیرانی سرکار می آیند که با پست های خود مثل غنیمت جنگی برخورد می کنند.نامبرده همچنین تاکید کرد که کاش دولت روحانی پشتکار دولت احمدی نژاد را داشت!
در همین زمینه طنزهای زیر به ذهن ما رسید.باشد که این طنزها صاحب سخن را بر سر ذوق آورد و جناب کرباسچی در روزهای آنیده هم ما را از خوان گسترده سخنانشان بی نصیب نگذارند!
1- با توجه به اینکه دولت احمدی نژاد دستکم یک دانه پشتکار را داشت ، بعید نیست که آقای کرباسچی هم به زودی برود امام زاده صالح تجریش برای دولت بهار تراکت پخش کند و دعای فرج بخواند! حالا شاید دیدید مثل بقایی جوگیر شد و اعتصاب غذا هم کرد!جلوه محمودی در هر کسی حلول کند طرف خواب و خوراک از یادش می رود!
2- حالا شانس آوردیم عمق فاجعه در دولت آقای روحانی به حدی است که آقای کرباسچی به همین دولت قبلی بسنده کرد! زبانم لال می رفت سراغ یک مومیایی و یک وقت می گفت همین مومیایی را بگذارند در راس هیات دولت تکلیف چه بود؟
نتیجه می گیریم که در مواقع سخنرانی های حزبی همیشه باید یکی کنار میکروفون بایستد و سخنران محترم را به موقع از برق بکشد بیرون. یکدفعه دیدید طرف زیادی تند رفت و یاتاقان سوزاند!
3- الان طفلی حسن آقا روحانی این مصاحبه را بخواند روحیه اش می شکند و صبح ها به جای ساعت 9 از ساعت 11 کارهای روزانه را شروع می کند! پیشنهاد می کنیم دوستان اگر می خواهند رییس جمهور را به پرکاری تشویق کنند از فواید سحرخیزی حرف بزنند.
آقای کرباسچی هم بهتر است کتاب آیین دوستیابی دیل کارنگی را بخوانند و ببینند که شیوه و سلوک صحیح گفتن به گونه ای که در دل مخاطب کارگر بیفتد چیست؟( ببخشید این خط آخرش یک مقدار ذبیج اله منصوری طور شد! نسخه دیل کارنگی ما برای زمان تیرکمانشاه است و نثرش یک مقدار قدیمی است)
4- اینطوری که آقای کرباسچی فرمودند در دولت آقای روحانی به اندازه یک ارزن هم نمی شود سود و حسن پیدا کرد! الان سوال آحاد ملت از نامبرده این است که برادر من! شما که رجل سیاسی با تجربه هستی چرا مردم را تشویق کردی به یک دولت ترسوی کم کار و تنبل و بدون جاه طلبی و شکم سیر و بی انگیزه و غنمیت طلب و غیرشایسته سالار رای بدهند؟ ما که عقل درست و درمانی نداشتیم. شما تشویق کردید که به نامبرده رای بدهیم. الان خودتان هم طلبکارید؟ نکند دو ماه دیگر مردم را مورد خشم آتشین خود قرار بدهید که اصلا کی گفت به روحانی رای بدهید؟
نتیجه اخلاقی : بر آب روان باید فرستاد حزبی را که نامزد مورد حمایت خود را در جمع می شورد ، دستمال می کشد ، تا می کند بعد هم می اندازد روی بند که خشک شود!
پیشنهاد تبلیغاتی : رییس جمهور را با ماشین های لباسشویی وطنی بشویید که کارگر ایرانی از بیکاری در بیاید!